سبزهمیدان؛ جایی که دلار زبان مقاومت است
سبزهمیدان؛ جایی که دلار زبان مقاومت است –
تهران- ایرنا- در دل سبزهمیدانِ تاریخی تهران، جایی که زمانی رنگوبوی بازار سنتی را داشت، امروز دلارفروشان با سبک زندگی و فرهنگی مستقل، بازاری موازی ساختهاند. این صحنه غیررسمی اقتصادی، شکلی از مقاومت فرهنگی در دل نابرابریهای شهری به تصویر میکشد؛ جایی که قمار روزمره، اعتبار شخصی و شبکههای غیررسمی، نظم جدیدی را بنا کردهاند.
در سالهای آغازین دهه ۱۳۹۰، پدیدهای نوظهور در یکی از میدانهای قدیمی تهران، یعنی سبزهمیدان، خودنمایی کرد: گسترش فعالیتهای مربوط به خرید و فروش ارز، آنهم خارج از چهارچوبهای رسمی. این رخداد را میتوان بازتابی از وضعیت جامعه ایران پس از انقلاب و پیامدی از نبود زیرساختهای اقتصادی کارآمد در فرآیند نوسازی کشور دانست. در گذشته، میدان فردوسی و خیابانهای پیرامون آن بهعنوان پایگاه سنتی معاملات ارزی شناخته میشدند اما در سالهای اخیر، حضور دلارفروشان در سبزهمیدان به مسئلهای قابلتأمل بدل شده است؛ چرا و چگونه این مکان تاریخی به بستری برای فعالیتهای غیررسمی ارزی تبدیل شده، همچنان پرسشی بیپاسخ است. با توجه به ویژگیهای خاص این تجمع و رفتارهای اجتماعی مشاهدهشده در آن، میتوان گفت که دلارفروشی در سبزهمیدان فراتر از یک امر اقتصادی ساده بوده و به صحنهای برای مطالعه فرهنگی بدل شده است. از همین رو، رشتههایی همچون مطالعات فرهنگی ـ با نگاهی میانرشتهای ـ به تحلیل این پدیده به ظاهر پیشپاافتاده اما پرمعنا میپردازند تا لایههای پنهان آن را آشکار کنند. در همین راستا، پژوهشی با عنوان «مطالعه زندگی روزمره دلارفروشان در سبزهمیدان تهران؛ بازنمایی مقاومت در متن حاشیه اقتصاد شهری» توسط «حمید عبداللهیان» و «احمد کهربائی» انجام گرفته که به بررسی جنبههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این پدیده پرداخته و آن را به عنوان بخشی از مقاومت روزمره در بستر نابرابریهای ساختاری اقتصاد شهری تحلیل میکند. در ذیل مختصری از مهمترین نکات این مقاله را میخوانیم: روش تحقیق: قومنگاری در دل میدان این پژوهش به روش کیفی و مبتنی بر قومنگاری انجام شده و دادهها از طریق مشاهده مشارکتی، مصاحبههای نیمهساختاریافته و ثبت میدانی گردآوری شدهاند. ۱۱ مصاحبه عمیق رسمی انجام شده و بیش از ۱۰۰۰ تصویر و چندین ویدیو در میدان تهیه شده است. دسترسی به دلارفروشان، مستلزم اعتمادسازی بلندمدت، رعایت حریم شخصی و تعامل نزدیک با آنها بوده است. این پژوهش نه فقط یک مطالعه دانشگاهی بلکه تجربهای عینی و درگیرانه با میدان سبزهمیدان به شمار میرود. بافتار نظری: میدان، سرمایه، مقاومت چارچوب نظری تحقیق بر پایه مفاهیم «میدان»، «سرمایه» و «منش» از بوردیو و «قدرت/مقاومت» از فوکو بنا شده است. دلارفروشان در میدان سبزهمیدان بهمثابه عاملی اجتماعی، در حاشیه نظام رسمی بازار تهران قرار دارند. آنها فاقد سرمایه اقتصادی و فرهنگی کافی برای ورود به میدان رسمی بازارند و بههمیندلیل، در یک زیرمیدان حاشیهای (سبزهمیدان) مستقر شدهاند. مقاومت آنها، نه از طریق تقابل فیزیکی، بلکه از طریق سبک زندگی، کنشهای روزمره و برساختن هویت مستقل شکل میگیرد. محورهای اصلی مصاحبه پژوهش حاضر در این بخش به مصاحبههای رسمی اشاره کرده است. این گفتوگوها پس از طی مراحل اعتمادسازی توسط پژوهشگر انجام گرفتهاند. با این حال، گفتوگوهای غیررسمی و مصاحبههای کوتاهتری نیز با افراد حاضر در میدان و در قالب مشاهده مشارکتی انجام شده که تعداد آنها به مراتب بیشتر بوده است. نهایتاً، با انجام ۱۱ مصاحبهی دیگر، دادهها به نقطه اشباع نظری رسید. نویسندگان برای انجام مصاحبههای عمیق با دلارفروشان، محورهای مشخصی تعیین کردهاند و پرسشها نیز بر پایه این محورها تدوین شده است. این محورهای اصلی عبارتاند از: – سن و جنسیت دلارفروشان – چگونگی ورود به این گروه – شیوه انجام معاملات ارزی در میان آنها – انگیزهها و اهداف فردی از اشتغال به این کار – میزان نظارت یا عدم نظارت نهادهای رسمی بر فعالیت این گروه ویژگیهای جمعیتشناختی مصاحبهشوندگان از جمله سن، جنسیت، تحصیلات و شغل در جدول شماره ۱ آورده شده است. بیشتر افرادی که مورد مصاحبه قرار گرفتند، مردانی با سن بالای ۴۰ سال بودند. یافتهها ۱. دلارفروشی بهمثابه قمار روزمره یکی از یافتههای محوری تحقیق آن است که بخش زیادی از معاملات دلارفروشان، نه بر مبنای ارز واقعی بلکه در قالب معاملات کاغذی، اعتباری و صوری انجام میشود. بسیاری از مصاحبهشوندگان خود این فعالیت را «قمار» مینامند. اصطلاحاتی مانند «بازی کاغذ»، «بازی حواله» یا «معاملات مصنوعی» از سوی آنها برای توصیف این کنشها به کار رفته است. حجم معاملات روزانه در سبزهمیدان، بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون دلار برآورد شده که بخش زیادی از آن بهصورت غیرواقعی و صرفاً بر روی کاغذ انجام میشود. ورود به این میدان، مستلزم برخورداری از اعتبار درونی، شناخت افراد مؤثر و داشتن پشتوانه یا سرمایه اولیه قابل قبول است. این اعتبار میتواند از سه طریق تأمین شود: بخش زیادی از معاملات دلارفروشان، نه بر مبنای ارز واقعی بلکه در قالب معاملات کاغذی، اعتباری و صوری انجام میشود. – سپردهگذاری نقدی نزد یکی از دلالان معتمد – ارائه تضمین از سوی شخص ثالث بهعنوان معرف – اثبات موجودی حساب بانکی از طریق واسطهها ۲. الگوی زمانی، ساختاری و نمادین معاملات یافته دیگر تحقیق حاضر این است که معاملات اصلی از حدود ساعت ۱۰ صبح آغاز میشود و تا ساعت ۱۴ ادامه دارد. پس از آن، نرخ روزانه دلار، طلا و سکه تعیین شده و تسویهها آغاز میشود. این ریتم زمانی، نهتنها بعدی اقتصادی، بلکه نظمی نمادین دارد که میان افراد میدان پذیرفتهشده و اجرا میشود. معاملات گاه بدون تبادل واقعی ارز انجام میشود. افراد بر مبنای اختلاف نرخ توافقی خرید و فروش و نرخ نهایی ساعت ۱۴، سود یا زیان را محاسبه کرده و تسویه میکنند. ۳. هویتسازی و سبک زندگی حاشیهای نویسندگان این مقاله معتقد هستند که دلارفروشان در سبزهمیدان، هویتی متمایز از بازاریان رسمی تهران دارند. این تمایز در سبک پوشش، نحوه سخن گفتن، حرکات بدن، نوع ارتباطات و حتی لحن معاملاتی آنها مشهود است. این پژوهش نشان میدهد که این هویت، آگاهانه و برای برساختن تصویری مستقل از نظم رسمی بازار، بازتولید میشود. آنها در حاشیه اقتصاد رسمی، نظمی موازی و زیرزمینی ساختهاند که در آن، سرمایههای اجتماعی، شهرت و شجاعت حرف اول را میزند. ۴. دلارفروشی بهعنوان کنش مقاومتی در برابر دولت یافته دیگر مقاله حاضر این است که دلارفروشان نهتنها در برابر نظم بازار رسمی بلکه در برابر سیاستهای ارزی دولت نیز موضع دارند. این موضع نه به شکل تقابل مستقیم، بلکه از طریق نپذیرفتن نرخهای دولتی، عدم ثبت معاملات و شکلدهی به نرخهای غیررسمی بروز مییابد. در نگاه آنها، دولت نه تنظیمگر بلکه تهدیدکننده فعالیتهایشان است. لذا میدان سبزهمیدان، به صحنهای برای مقاومت اقتصادی بدل شده است؛ مقاومتی که بر پایه تجربه، قضاوت جمعی و تعاملهای غیررسمی اداره میشود. دلارفروشان نهتنها در برابر نظم بازار رسمی بلکه در برابر سیاستهای ارزی دولت نیز موضع دارند. این موضع نه به شکل تقابل مستقیم، بلکه از طریق نپذیرفتن نرخهای دولتی، عدم ثبت معاملات و شکلدهی به نرخهای غیررسمی بروز مییابد. 5. بازنمایی مقاومت در زندگی روزمره این پژوهش با بهرهگیری از مفاهیم فوکو، مقاومت دلارفروشان را بهمثابه یک زیست-قدرت تحلیل میکند؛ نوعی قدرت پاییندست که از دل حاشیهها میجوشد و قدرت مسلط را به چالش میکشد. در این میان، دلارفروشان، با حداقل سرمایههای نمادین و اجتماعی، موفق شدهاند زیرساختی مستقل از نظم اقتصادی دولت و بازار بنا کنند. اگرچه ممکن است از منظر دولت، این فعالیتها «ناهنجار» تلقی شوند اما پژوهش نشان میدهد که آنها حامل دانشی تجربی و نظمی خاصاند که خود را در قالب سبک زندگی، رفتار اقتصادی، و مناسک روزمره بازتولید میکند. نتیجهگیری: دلارفروشان بهمثابه کنشگران فرهنگی براساس یافتههای این پژوهش، نتایج به شکل زیر دستهبندی میشوند: ۱. دلارفروشان دارای فرهنگ درونگروهی خاصی هستند که آنان را از بازاریان قدیمی متمایز میکند. این فرهنگ در نوع پوشش، رفتار، گفتار و حتی شیوه راه رفتن آنان نمود دارد. ۲. آنها فاقد سرمایههای کافی اقتصادی و فرهنگی برای ورود به ساختار رسمی بازار هستند. نظام فرهنگی حاکم بر بازار، پذیرای افرادی بدون پیشینه مشروع نیست. ۳. دولت در شکلگیری هویت این گروهها نقشی غیرمستقیم دارد. ۴. بیشتر دلارفروشان از طبقات پایین جامعه و فاقد تحرک طبقاتیاند. بیکاری، سطح پایین سواد و محدودیتهای اجتماعی آنان را به این مسیر سوق داده است. در مجموع، دلارفروشان از طریق سازوکارهایی که در این پژوهش بررسی شدهاند، نوعی مقاومت را در فضای سبزهمیدان سامان دادهاند. آنان هویتی مستقل از ساختار رسمی بازار و دولت تعریف کردهاند که در تعارض با ارزشهای نخبگانی و نظم مسلط اقتصادی ـ فرهنگی کشور قرار دارد. منبع: حمید عبداللهیان و احمد کهربائی (۱۴۰۱). «مطالعۀ زندگی روزمرۀ دلارفروشـان در سبزه میدان تهـران؛ مقاومـت از نوع زندگی روزمرۀ اقتصـادی در سـبزه میدان». پژوهشهای جامعهشناسی معاصر، بیست، شماره ۱۱