هشدار قاضی پرونده منافقین به مسئولین اجرایی و قضایی فرانسه
هشدار قاضی پرونده منافقین به مسئولین اجرایی و قضایی فرانسه –
تهران- ایرنا- قاضی دادگاه منافقین ضمن هشدار به کشورهای میزبان اعضای این گروهک تروریستی، گفت: ملت ایران علیه مسئولین اجرایی و قضایی فرانسه اقامه شکایت خواهد کرد.
به گزارش ایرنا از مرکز رسانه قوه قضاییه، سیوسومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین همچنین ماهیت این سازمان بهعنوان یک شخصیت حقوقی، امروز سهشنبه (۲۳ اردیبهشت) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجتالاسلام والمسلمین دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری با حضور وزیری نماینده دادستان، خانواده شهدا و وکلای آنها همچنین وکلای متهمان در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) بهصورت علنی برگزار شد. قاضی دهقانی در ابتدای جلسه با اعلام علنی بودن دادگاه، اظهار کرد: با توجه به کیفرخواستی که از سوی دادسرای عمومی و انقلاب تهران به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک تهران ارسال شده است، اتهامات متهم ردیف اول (سازمان مجاهدین خلق)، متهم ردیف دوم (مسعود رجوی)، متهم ردیف سوم (مریم رجوی) و سایر متهمان، دایر بر اقدامات تروریستی است. وی ادامه داد: چه قربانیان مستقیم و چه قربانیان غیرمستقیم اقدامات تروریستی یعنی خانوادههای قربانیان تروریسم به صورت کاملا متفاوت از سایر قربانیان مورد آزار قرار میگیرند. رئیس دادگاه با تاکید بر اینکه قربانیان اتهامات تروریستی با قربانیان جرایم دیگر متفاوت هستند، گفت: بیگناهی محض و اصل غافلگیری از اساسیترین اصول تمایز قربانیان اقدامات تروریستی با سایر قربانیان حوادث است. هراس از تکرار حادثه همواره همراه قربانیان اقدامات تروریستی است قاضی اضافه کرد: هراس از تکرار حادثه از جمله ترسهایی است که تا آخر عمر، همراه قربانیان اقدامات تروریستی است. تنوع جنسیت، سن و موقعیت متفاوت قربانیان تروریسم، اقدامات پسادرمانی در مورد آنها را بسیار مشکل میکند؛ همین تفاوتها منجر شده است که بسیاری از کشورها قوانین خود را با تاکید بر حقوق قربانیان تعریف کنند. از اینرو به عنوان یک قاضی، تفسیر قضایی و حقوقی به نفع قربانیان در مقابل تفسیر به نفع متهم، در قوانین و مقررات مرتبط با اقدامات تروریستی را به جامعه بینالملل پیشنهاد میکنم. وی خطاب به کشورهای میزبان متهمان اقدامات تروریستی گفت: برابر با کنوانسیونهای بینالمللی و کنوانسیونهای جامع ملل متحد، کشورهای عضو کنوانسیونها اجازه میزبانی از متهمان و حتی در برخی موارد مظنونین اقدامات تروریستی را ندارد. رئیس دادگاه گفت: در اتحادیه اروپا سند موضعگیری مشترک اتحادیه درباره مبارزه با تروریست مصوب سال ۲۰۰۱ از دولتها میخواهد که به تروریستها پناه نداده و مواد ۶ و ۷ این سند اجازه استفاده سرزمینهای اتحادیه اروپا را به تروریستها نداده است همچنین ماده ۱۶ این سند از دولتها میخواهد پیش از اعطای پناهندگی به طور کامل اطمینان حاصل کنند که فرد درخواستکننده پناهندگی دخیل و برنامهریز در اعمال تروریستی نبوده است. قاضی با اشاره به ماده یک از کنوانسیون مربوط به امور پناهندگان مصوب سال ۱۹۵۱ گفت: این ماده به صراحت بیان میکند، افراد مشکوک در اقدامات تروریستی از پناهندگی خارج و مستثنی هستند. در واقع این ماده شرایطی را تروریستها مطابق ماده یک و کنوانیسیونهای مربوطه به امور پناهندگان ۱۹۵۱ تقاضای پناهندگی دارند را استثنا میکند و به طور جدی خواستار عدم اعطای پناهندگی به افراد مرتکب در جنایات تروریستی است. وی افزود: بر اساس اصل استرداد، هیچ کشوری برابر با سندی که از اتحادیه اروپا ارائه شد، اجازه اقدامات مغایر با سند و اهداف کنوانسیونهای بینالمللی، اصول و سازمان ملل در خصوص افراد و گروههای تروریستی را ندارد و مطابق با ماده ۳۳ از بند دوم باید به اخراج پناهندگان اقدام کند. قاضی دهقانی تصریح کرد: امروز متهم ردیف اول این پرونده، شخصیت سازمان مجاهدین خلق و ۱۰۴ متهم دیگر از جمله مسعود رجوی، مریم قجر عضدانلو، افشین علوی و بسیاری از متهمین دیگر با اساسیترین اتهامات اقدامات تروریستی برابر آیین دادرسی کیفری در دادسرای عمومی و انقلاب تهران مواجه هستند و پرونده آن در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران در حال رسیدگی است. اصل لزوم استرداد متهمان به جرایم تروریستی وی ادامه داد: اصل لزوم استرداد متهمان به جرایم تروریستی؛ نمونه بارز آن، ماده ۱۱ از کنوانسیون مبارزه با بمبگذاری تروریستی مصوب سازمان ملل، «جرایم تروریستی» را از شمار جرایم سیاسی خارج کرده است تا این متهمان از حمایتهای مربوط به عدم استرداد مجرمان سیاسی برخوردار نباشند. وی افزود: به عنوان رئیس دادگاه شعبه ۱۱ کیفری یک استان تهران که در حال رسیدگی به اتهامات افراد متهم به اقدامات تروریستی هستم. برابر با ماده ۱۱ از کنوانسیون مبارزه با بمبگذاری تروریستی سازمان ملل که به صراحت جرایم تروریستی را از جرایم سیاسی جدا کرده است و نمیتوان به متهمان جرایم بمبگذاری، هواپیماربایی و متهمان اقدامات تروریستی اعطای پناهندگی کرد. هیچ یک از جرایم مقرر در ماده ۲ این کنوانسیون، به عنوان جرم قابل استرداد یا همکاری حقوقی طرفین قابل پذیرش نیست. قاضی دادگاه منافقین خاطر نشان کرد: برابر با ماده ۱ و ۲ کنوانسیون مبارزه با تروریست مصوب اتحادیه اروپا، که همین مسئله عیناً در آن لحاظ شده است و بر همین اساس مواد کنوانسیون راجع به کیفر اعمال تروریستی مصوب ۱۹۹۷ بر اساس اصل استرداد یا محاکمهکن است و دولتها را به معاضدت قضایی در این خصوص اجبار میکند. اینجانب به دولت و مقامات قضایی فرانسه و اتحادیه اروپا ماده ۱۱ کنوانسیون مبارزه با بمبگذاری تروریستی مصوب سازمان ملل را متذکر میشوم و به متهمین پرونده اعلام میکنم که این دادگاه با تمام توان و اقتدار قانونی خود برای استرداد و محاکمه متهمان برابر قانون اقدام خواهد کرد. دولت فرانسه برابر با مقررات بینالمللی برشمرده و بسیاری از کنوانسیونهای دیگر اجازه میزبانی از متهمان این پرونده را ندارد. اتحادیه اروپا برابر با سند تنظیمی و مواد برشمرده اجازه ندارد سرزمین اروپا را برای متهمان اقدامات تروریستی میزبانی کند. ملت ایران به عنوان قربانیان تروریسم شکایت خود را علیه تمام دولتهایی که میزبانی از متهمین را بر خلاف قوانین بینالمللی انجام دهند، پیگیری خواهد کرد. قاضی دادگاه ادامه داد: برابر با لایحهای که در جلسات قبل دریافت کرده بیش از ۲۰۰ نفر دیگر از خانواده شکات به شاکیان افزوده شدند. ملت ایران به عنوان قربانیان تروریسم شکایت خود را علیه تمام دولتهایی که میزبانی از متهمین را بر خلاف قوانین بینالمللی انجام دهند، پیگیری خواهد کرد. وی افزود: میزبانی از متهمین اقدامات تروریستی به نوعی تلقی نیروی نیابتی آنها محسوب میشود. بهطور جدی به مقامات قضایی فرانسه و اجرایی دولت فرانسه و اتحادیه اروپا متذکر میشویم میزبانی از متهمان اقدامات بمبگذاری و متهمان اقدامات تروریستی (به صراحت در ماده ۱۱ کنوانسیون مبارزه با بمبگذاری واژه متهم به کار رفته است)؛ و پناهندگی به آنها خلاف مقررات امروز دولت فرانسه است. ممانعت از حضور متهمین در دادگاه مقابله با صلح بینالمللی است قاضی دادگاه منافقین با تاکید بر اینکه کشورهای اروپایی یا دولت فرانسه نباید مانع حضور متهمین در دادگاه شوند، تصریح کرد: ممانعت از حضور متهمین در دادگاه به نوعی مقابله با صلح بینالمللی است. ما در قوانین خود آیین دادرسی متفاوتی در رسیدگی به اقدامات تروریستی برای متهمین نداریم. نوع بیطرفی و عدالتی به صورتی است که بر اساس آیین دادرسی یکپارچه در حال حاضر در حال رسیدگی است. وی در ادامه به قانون مظنون تحت نظر در قانون آیین دادرسی فرانسه اشاره کرد و گفت: با لحاظ قانون ۱۴ آوریل ۲۰۱۱ قانون آیین دادرسی کشور فرانسه، با توجه به لزوم نگهداری شخص مظنون به اقدامات تروریستی نزد نیروهای پلیس برای انجام تحقیقات اولیه و سرعت عمل در حفظ دلایل و آثار جرم تا ۹۶ ساعت و با استثنائات فراوانی روبروست. در حالی که در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ایران آیین دادرسی یکپارچه وجود دارد و فرض برائت حتی برای این متهمین و اصل آزادی به عنوان یک حق مسلم و برخورداری از وکیل برای آنها پذیرفته شده است. قاضی دهقانی یادآور شد: دولت فرانسه و اتحادیه اروپا که سندهای متعدد در مورد عدم میزبانی از متهمان اقدامات تروریستی را تنظیم میکنند امروز مکلف هستند که متهمان تروریستی را به این دادگاه مسترد کنند. متهمان پرونده از قبیل مسعود رجوی، مریم قجر عضدانلو، ابریشمچی و سایر متهمان بدانند این دادگاه برای کشف حقیقت و عدالت در راستای قوانین و مقررات قانونی و آنچه که به لحاظ بینالمللی در قواعد داخلی ما پذیرفته شده است متهمان را به کشور مسترد خواهد کرد و به میزبانان متهمین که بر خلاف قوانین کشورهای خود عمل میکنند یادآور میشوم ملت ایران علیه مسئولین اجرایی و قضایی فرانسه که برخلاف قوانین کشورهای خود از این متهمان میزبانی میکنند؛ اقامه شکایت خواهد کرد. اقدامات گروهک منافقین در هواپیماربایی در ادامه جلسه دادگاه، حجت الاسلام مسعود مداح وکیل شکات پرونده در جایگاه قرار گرفت و در رابطه با اقدامات گروهک منافقین در هواپیماربایی گفت: مسعود رجوی متهم ردیف دوم شخصیتی است که برای رسیدن به اهداف خودش و مطرح کردن سازمان و قدرت خودش حتی به اعضای گروهک تروریستی هم رحم نکرده است. مسعود رجوی برای اینکه حمایت آمریکاییها را جلب و قدرت خود را حفظ کند حتی به زنان و دختران سازمان مجاهدین هم رحم نمیکند و آنها را در اختیار آمریکاییها قرار میدهد. وی گفت: در حد فاصل ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲ طبق مستندات سازمان در وضعیتی قرار میگیرد که برای نجات خودش از مرگ سیاسی دست به اقدامات غیراخلاقی مانند ترور افراد عادی و شکنجه افراد، بمبگذاری در مراکز مهم کشور و ترور افراد اثرگذار میزند تا به تصور خودش مردم ایران را از پای در بیاورد. یکی از ویژگیهای گروهکهای تروریستی این است که برای جذب مردم دست به اقدامات رعبآور بزنند تا مردم از روی ترس از آنها حمایت کنند مانند داعش که چنین کاری را انجام میداد. وکیل شکات ادامه داد: مسعود رجوی برای تبلیغ و رسانهای شدن و نجات سازمان از مرگ سیاسی دست به اقدام تروریستی هواپیماربایی میزند. مستند به شماره ۱۶۱ نشریه مجاهد صفحه ۳۷ صراحتا اعلام میکنند که ۵ نفر از اعضای سازمان در شهر شیراز کنترل بوئینگ ۷۴۷ که عازم تهران بوده را به دست گرفته و پس از سوختگیری در کویت عازم اروپا شده است. ابراهیم خدابنده در دادگاه شهادت داده که آقای سید المحدثین، مسئول روابط خارجی سازمان اعلام کرده بود که در مورد هواپیماربایی بگویید که این یک کار خودجوش بوده و مورد تایید ما نبوده است. وی گفت: سازمان از یک سو به اعضای خود دستور هواپیماربایی میدهد و از سوی دیگر به آنها میگوید که اعلام کنند این کار را خودجوش انجام دادهاند. سازمان در مورد ترور و شکنجه هم همین سیاست را در پیش گرفته بود. بازتاب در رسانهها؛ هدف هواپیماربایی وکیل شکات اضافه کرد: داریوش دهقان که خودش یکی از هواپیمارباها بود، گفته است که هدف هواپیماربایی صرفا بُعد رسانهای آن است. وکیل شکات در ادامه گفت: اگر این افراد عضو سازمان نبودند چطور مسعود رجوی خود را فرمانده آنها میداند. اگر این افراد با سازمان ارتباطی نداشتند چطور نشریه مجاهد شماره ۱۶۱ صفحه ۳۷ اقرار میکند که یکی از هستههای مقاومت مردمی ما کنترل هواپیما را به دست گرفته است. شاهد دیگر ما آقایان عیسی آزاده و ابراهیم خدابنده هستند که در دادگاه شهادت دادهاند. در سایت منافقین زندگینامه هواپیماربایان را منتشر کردهاند. وی افزود: مسعود رجوی و کادر مرکزی سازمان به هستههای مرکزی مقاومت اعلام میکنند، هر کسی که میتواند هواپیماربایی، ترور و بمبگذاری انجام دهد. وکیل شکات بیان کرد: اقدام دیگر سازمان هواپیماربایی یک فروند بوئینگ ۷۲۷ است که در کیفرخواست به آن اشاره شده است. سپس با کسب اجازه از رئیس دادگاه، فریدالدین عطالو نماینده حقوقی سازمان هواپیمایی کشور در جایگاه قرار گرفت و اظهار کرد: سازمان هواپیمایی کشوری به عنوان نماینده دولت در اعمال حاکمیت صنعت هوانوردی وظیفه نظارت بر فعالیت هواپیمایی کشوری، جلوگیری از وقوع مخاطرات و حفظ مصالح عمومی را بر عهده دارد. در مهرماه سال ۱۳۶۱ هجری شمسی مصادف با اکتبر ۱۹۸۲ میلادی یک فروند هواپیمای بوئینگ ۷۲۷ شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران توسط یکی از عوامل نفوذی گروهک تروریستی منافقین در آن شرکت به عنوان خلبان کیهان جهانفخر با ۷۰ مسافر در مسیر تهران-وین ربوده و پس از فرود در فرودگاه اتریش از مقامات این کشور، تقاضای پناهندگی سیاسی کرده و این خلبان اطلاعات طبقهبندی شده خود را در اختیار سازمان منافقین قرار میدهد. وی افزود: خبر این حادثه در نشریه اتحادیه انجمن دانشجویان مسلمان خارج از کشور، شماره ۵۹ صفحات ۱، ۸، ۹ و ۱۰ و شماره ۶۰ همین نشریه در صفحه ۲۵ منتشر شده است. همچنین متن مصاحبه خلبان کیهان جهانفخر با نشریه اتحادیه انجمنهای دانشجویان مسلمان خارج از کشور به شماره ۵۹ در صفحات ۸ تا ۱۰ درج شده است که در این مصاحبه وی حمایت کامل و پیوستگی خود را به سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین اعلام میکند. عطالو بیان کرد: خبر جلسه کنفرانس مطبوعاتی در وین نیز با حضور این خلبان در نشریه اتحادیه انجمنهای مسلمان خارج از کشور شماره ۶۰ و در صفحه ۲۵ و شماره ۶۱ در صفحه ۲۹ منتشر شده است؛ از اینرو با توجه به ضرورت رسیدگی به موضوع، برابر مفاد ماده ۲۳ قانون هواپیمایی کشوری مصوب ۱۳۲۸ هجری شمسی و اصلاحات بعدی آن و مقررات مندرج در اسناد بینالمللی شامل کنوانسیون توکیو، کنوانسیون جلوگیری از تصرف غیرقانونی لاهه ۱۹۷۰، کنوانسیون جلوگیری از اعمال غیرقانونی علیه امنیت هواپیمایی کشوری مونترال کانادا ۱۹۷۱، کنوانسیون بینالمللی مقابله با گروگانگیری ۱۹۷۹، ضمیمه ۱۷ کنوانسیون شیکاگو ۱۹۴۴، قانون مبارزه با تروریسم و قانون مجازات اسلامی ضمن اعلام شکایت سازمان هواپیمایی کشوری از محضر دادگاه، تعقیب و اشد مجازات مرتکبین این جرم از جمله شخصیت حقوقی سازمان مجاهدین خلق، کادر مرکزی و اعضای آن را استدعا دارم. اعلام جرم علیه خلبان قاضی دادگاه گفت: برابر لایحهای که به دادگاه ارائه کردید از خلبانی به نام کیهان جهانفخر اعلام جرم کردید. جرمی که این شخص مرتکب شده چیست؟ نماینده حقوقی سازمان هواپیمایی کشوری گفت: این خلبان در مسیر پرواز، هواپیما را ربوده و به مکانی که مجاهدین حضور داشتند منتقل کرده است؛ در حالی که برابر اعلام شرکت ایرانایر این شخص ۱۶ سال جزو کارکنان هواپیمای جمهوری اسلامی و به عنوان خلبان مشغول به کار بوده است. این اقدام خلبان موجب رعب و وحشت مردم و مسافران پرواز شده است. قاضی دهقانی گفت: با توجه به اطلاعاتی که نماینده سازمان هواپیمایی کشور در اختیار دادگاه قرار داده و طرح شکایت از سوی نماینده سازمان هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران و هواپیمایی کشوری، این دادگاه اعلام جرم علیه کیهان جهانفخر را پذیرفته و این شکایت را برابر ماده ۳۴۱ از قانون دادرسی کیفری و قوانین هواپیمایی کشوری به دادسرای صالح برای رسیدگی ارسال میکند. سپس حامد افکاری مهربان نماینده حقوقی شرکت هواپیمایی ایرانایر در جایگاه قرار گرفت و در رابطه با مداخله کشور فرانسه در موضوع هواپیماربایی گفت: طبق قوانین اتحادیه اروپا چنانچه فردی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا درخواست پناهندگی سیاسی داشته باشد نباید مظنون به اقدامات تروریستی باشد. ۵ نفری که اقدام به هواپیماربایی از شیراز کردند در فرانسه محاکمه شدند و این افراد به ۱۰ سال زندان محکوم میشوند که مدتی بعد تبدیل به ۵ سال میشود و پس از گذشت یک سالونیم پناهندگی کشور فرانسه را میگیرند. چطور کشوری که خودش را سرآمد در قوانین میداند اینگونه رفتار میکند. وی گفت: هواپیمای دومی که ربوده میشود، هواپیمای بوئینگ ۷۲۷ بود که توسط خلبان کیهان جهانفخر مورد ربایش قرار میگیرد و در فرودگاه وین با ۷۰ مسافر به زمین مینشیند. خلبان کیهان جهانفخر 16 سال جزو خلبانان ارشد و موسس کانون خلبانان بود. وی اطلاعات طبقهبندی را از کشور خارج و تحویل سازمان مجاهدین میدهد و با نشریات مختلف مصاحبه و در فرانسه خود را تحویل مسعود رجوی میدهد. نماینده حقوقی شرکت هواپیمایی ایرانایر گفت: کشورهای اروپایی هیچ اقدام قضایی در مورد این فرد نکردند و به وی پناهندگی دادند. پیرو لایحهای که به دادگاه تقدیم کردم، هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران از این خلبان خائن و سازمان مجاهدین شکایت و درخواست اشد مجازات را دارد. قاضی گفت: آیا در مورد ارائه اطلاعات طبقهبندی توسط این خلبان به سازمان مجاهدین، اتهامی خاصی مدّ نظر شما است؟ نماینده حقوقی شرکت هواپیمایی ایران ایر گفت: شکایت ما در رابطه با جاسوسی و هواپیماربایی در رابطه با خلبان کیهان جهانفخر است. قاضی گفت: دادگاه این شکایت را میپذیرد و برابر مقررات برای رسیدگی به دادسرا ارسال میکند. حجتالاسلام والمسلمین مسعود مداح وکیل شکات پرونده درباره جرم آدمربایی گفت: مستند به ماده ۵، ۶ و ۷ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ با توجه به اینکه دادگاه صوری کشور فرانسه نسبت به رسیدگی به جرم هواپیمارباها به این موضوع رسیدگی نکرده، این دادگاه، صالح رسیدگی به این جرم است. وی با بیان اینکه در سراسر دنیا آدمربایی بعد از قتل مهمترین جرم علیه تمامیت جسمانی افراد در نظر گرفته شده است، گفت: مواد فراوانی از اعلامیه حقوق بشر و حقوق شهروندی فرانسه مصوب سال ۱۷۸۹ میلادی، اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب سال ۱۹۴۸، اعلامیه اسلامی حقوق بشر مصوب سال ۱۹۹۰ میلادی، به آزادی انسان بهویژه آزادی تن تصریح دارد. با توجه به این قرائن به نظر میرسد که دولت و قضات فرانسه به جای اینکه پای تروریست را قطع کنند حامی تروریستها هستند و به آدمرباها و هواپیمارباها و برهمزنندگان امنیت ایران و امنیت جهانی پناه دادند. حجتالاسلام والمسلمین مداح یادآور شد: قانونگذار در ماده ۶۲۱ از کتاب پنجم تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده قانون مجازات اسلامی صراحتاً اعلام میکند که هر کس به قصد مطالبه وجه یا مال یا انتقام یا به هر منظور دیگری به عنف یا تهدید یا حیله یا به هر نحو دیگر شخصاً یا توسط شخص دیگری، شخصی را برباید یا مخفی کند در صورتی که ارتکاب جرم به عنف یا تهدید باشد به حبس درجه ۴ و در غیر این صورت به حبس درجه ۵ محکوم خواهد شد. وی در تطبیق جرم آدمربایی با اتفاقی که هواپیمارباها رقم زدند، گفت: سازمان مجاهدین خلق و اعضای این سازمان در موارد متعدد آدمربایی انجام دادند و تنها به موضوع هواپیماربایی برنمیگردد. با استناد به صفحه ۶۶۲ تا ۶۶۷ کیفرخواست در عملیات مهندسی، شکنجه و ترور مردم عادی آدمربایی توسط این سازمان انجام شده است. یکی دیگر از مصداقهای آدمربایی ربایش هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ بوده است. وی ادامه داد: در شرایط و اوضاع و احوال جرم آدمربایی حقوقدانان سه مورد از جمله: تحقق عرفی ربایش، عدم رضایت بزهدیده و زنده بودن بزدهدیده را مطرح کردند که هر سه شرط در این مصداق محقق شده است. در نشریه مجاهد شماره ۲۱۲ صفحه ۳۵ اطلاعیه هسته مقاومت در هواپیما را منتشر میکنند که اعلام میکند این هواپیما تحت کنترل کامل هواداران مجاهد خلق درآمده است. در این اعلامیه همچنین آمده که مقدار فراوانی تیانتی در هواپیما جاسازی شده و با کوچکترین اتفاق پیشبینی نشدهای منفجر خواهد شد. همچنین هواپیمارباها مسافران را به تیراندازی و انفجار هواپیما تهدید کردند؛ که همه این موارد مصداق آدمربایی است. وکیل شکات پرونده اضافه کرد: طبق قانون ما آمر در جرم آدمربایی، مجازات مباشر را دارد و این نشان از اهمیت جرم آدمربایی دارد؛ بنابراین متهم ردیف دوم پرونده یعنی مسعود رجوی و همچنین تمام افراد کادر نظامی سازمان همگی آدمربا و مباشر این جرم هستند و باید به این جرم نیز محکوم شوند. وی افزود: برخی فقها نیز معتقدند آدمربایی در حکم افساد فیالارض است و این حکم فقط برای یک مورد آدمربایی عنوان شده است، اما وقتی یک گروه سازمانیافته در موارد متعدد اقدام به آدمربایی کنند آیا این نمیتواند مصداقی از ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی با عنوان مجرمانه افساد فیالارض باشد؟ اظهارت یکی از اعضای جدا شده از سازمان مجاهدین درباره هواپیماربایی سپس عبدالله افغان یکی از اعضای جدا شده سازمان مجاهدین خلق پس از ادای سوگند در جایگاه حاضر شد و اظهار کرد: من در سال ۱۳۶۷ و پس از عملیات مرصاد در عراق به سازمان پیوستم و سال ۱۳۸۴ نیز به ایران برگشتم. وقتی وارد سازمان شدم اعلام کردند که فردی به نام حسین افتخاری با نام مستعار احسان، هواپیمایی را از شیراز ربوده و به فرودگاه اورلی منتقل کرده است. قاضی پرسید: شما با شخص حسین افتخاری صحبت کردید و درباره هواپیماربایی از او سوال پرسیدید؟ این شاهد عینی پاسخ داد: بله. ولی او اصرار داشت که راجع به بوئینگ از او سوالی نپرسیم. اما صراحتاً به ربودن هواپیما اقرار کرد. قاضی سوال کرد: شما حسین افتخاری را کجا ملاقات کردید؟ عبدالله افغان جواب داد: در اردوگاه اشرف. بیشتر اعضا هم او را به شوخی حسین دزد صدا میکردند و میگفتند که او یک هواپیما دزدیده است. آنگونه که اعضا در کمپ تعریف میکردند، حسین افتخاری کلت را در گچ دستش جاسازی کرده و وارد هواپیما کرده بود و پس از اینکه هواپیما را ربوده بود آن را در فرودگاه اورلی به رجوی تحویل داده بود. او در سال ۶۷ در پادگان اشرف در یگان ما حضور داشت. قاضی دوباره پرسید: شخص دیگری مرتبط با این موضوع را در آنجا دیدید؟ این عضو جدا شده منافقین جواب داد: خیر. قاضی گفت: چطور میتوان مطمئن شد که این گروه با رجوی در ارتباط بودند؟ این شاهد عینی عنوان کرد: حسین افتخاری با ما در یک یگان بود. این افراد خود را هسته مقاومت میدانستند و ما نیز این موضوع را در نشریه مجاهد خوانده بودیم. در محفلها هرگز اجازه صحبت کردن راجع به این موضوعات به ما داده نمیشد و همه اطلاعاتی که دارم مربوط به قبل از سال ۶۷ و شروع جریان محفل است. قاضی سوال کرد: از چه زمانی تا چه زمانی با حسین افتخاری در یک یگان بودید؟ این عضو جداشده سازمان منافقین جواب داد: من نفر آتش توپخانه ۱۲۲ و ۱۳۰ بودم. از سال ۶۷ پس از گذراندن یک دوره آموزشی تا آخرین لحظه که آمریکاییها، پادگان اشرف را مصادره کردند یعنی تا سال ۸۲ در یگان توپخانه بودم. حسین افتخاری هم مدتی در یگان ما و بعد در یگان مکانیزه بود. آدم مسئلهداری بود و با سازمان مشکل داشت و اصلاً به ظاهر او نمیآمد که بتواند یک هواپیما را برباید. وی گفت: زمانی که عضو سازمان شدم فردی مذهبی بودم و روزه میگرفتم. یک روز که روزه بودم فرمانده به من گفت روزه نگیر، اگر یک روز رژیم سرنگون شود تو حداکثر استاندار مازندران بشوی، همین جا بود که ذهنم به هم ریخت. بعد از سال ۷۹ به اجبار در سازمان بودم. مدتی بعد افرادی که به اجبار در سازمان بودند شروع به خودکشی کردند و یکی از افرادی که دست به خودکشی زد خود من بودم. این عضو جداشده سازمان منافقین گفت: بچههای ۲ تا ۳ سالهای که در جریان جنگ با کویت به اروپا فرستاده شده بودند را زمانی که ۱۷ یا ۱۸ ساله شده بودند به سازمان بازگرداندند. این بچهها به ما توهین میکردند. همین موضوع باعث شد قرص بخورم و خودکشی کنم. یک نفر نیز با کلت به پای خودش شلیک کرد. قاضی گفت: شما از عملیاتهای جدار مرزی خبر دارید؟ این عضو جدا شده سازمان گفت: فقط میدانم تیمی که میخواست شهید لاجوردی را ترور کند ۶ ماه پیش ما بودند و ما از این موضوع خبر نداشتیم. بعد از انجام عملیات در تهران متوجه این موضوع شدیم. قاضی گفت: در طول ۶ ماه چکار میکردند؟ این عضو جدا شده سازمان گفت: آموزش نظامی میدیدند. اسم یکی از آنها رضا بود. زمانی که عملیات ترور شهید لاجوردی انجام شد، این فرد هم کشته شد، مسعود رجوی به او لقب قهرمان ملی داد. در ادامه رضا محمدی وکیل متهم ردیف اول پرونده و ۲۰ نفر از اعضای سازمان، در جایگاه حاضر شد و از عبدالله افغان عضو جدا شده سازمان منافقین سوال کرد: شما در بخشی از اظهارات خود گفتید که از اعضای سازمان شنیدهاید، هواپیمای شیراز به مقصد بندرعباس ربوده شده در حالی که هواپیمای ربوده شده مربوط به پرواز شیراز – تهران بود. در این مورد توضیح دهید که بر اساس شنیدههایی که آن زمان شنیدید کدام مقصد برای این پرواز بوده است؟ وکیل برخی از متهمان ادامه داد: به موجب کیفرخواستی که صادر شده یک هواپیما به مقصد وین و هواپیمای دیگری به مقصد آمستردام بوده است. نماینده حقوقی سازمان هواپیمایی هم اظهار کرد که هواپیماربایی در دادگاه فرانسه رسیدگی نشده است. حال سوال من این است آیا این اقدام اساسا هواپیماربایی بوده و فعل ربودن اتفاق افتاده است؟ هواپیمایی از مبدا برمیخیزد و در مقصد مینشیند و پس از فرود در مقصد خلبان اعلام میکند که نمیخواهد به ایران برگردد؛ آیا این اقدام واقعاً ربودن محسوب میشود؟ البته در رابطه با هواپیمایی که به مقصد تهران بوده موضوع فرق میکند، اما در دو مورد دیگر به نظر من اصلاً ربایشی صورت نگرفته است. در این مورد توضیح دهید؟ وی ادامه داد: نکته دیگری که به شاهد مربوط نمیشود، اما برای من ابهام است این است که وکیل شکات بیان میکند، چون هواپیماربایی رخ داده پس آدمربایی هم رخ داده است. اگر بخواهیم بر این موضوع استناد کنیم در جیب مسافران کیف پول هم وجود داشته پس کیفقاپی هم رخ داده است؟ یعنی بر این اساس ۱۰ عنوان مجرمانه بر یک فعل میتوان بار کرد. آیا این درست است؟ افغان از اعضای جدا شده سازمان منافقین گفت: مبدا و مقصد پرواز را من از اعضای سازمان شنیدم و نقل قول بود و در این رابطه از زبان خود حسین افتخاری چیزی نشنیدم، چون از او خواسته بودند که راجع به این موضوع با کسی صحبت نکند؛ اما اینکه کلت را در گچ دستش جاساز کرده بود را من از خود حسین افتخاری شنیدم. حجتالاسلام والمسلمین مسعود مداح وکیل شکات پرونده بیان کرد: با توجه به اظهارات وکیل متهمان باید عرض کنم در علم حقوق موضوعی تحت عنوان تعدد معنوی داریم؛ یعنی یک رفتار میتواند مصداق دو یا چند عنوان مجرمانه باشد. مطلب من این بود که گاهی ما با یک فقره آدمربایی مواجه هستیم و گاهی با آدمربایی شبکهای که میتواند به صورت گسترده امنیت داخلی یا خارجی ما را تحت شعاع قرار دهد. در اظهاراتم به نظرات فقها اشاره کردم که این جرم را مصداق افساد فیالارض میدانند. وی افزود: حقوقدانان و قانون مجازات ما تصریح دارد که تعزیر با حد قابل جمع است. حال اگر این تعزیر و حد از یک جنس بود شخص صرفا به مجازات حد محکوم میشود، اما اگر حد و تعزیر متفاوت باشند هیچ منافاتی ندارد که شخص هم تعزیر شود و هم حد بخورد. قاضی عنوان کرد: وکیل شکات سوال میکند که آیا شما مدعی هستید که از یک جرم واحد، نتایج مجرمانه متعدد حاصل شده مانند آنچه که در بند چه ۱۳۴ آمده است یا اساساً یک جرم است با عناوین مختلف؟ وکیل شکات پرونده پاسخ داد: یک جرم با عناوین مختلف است و آن جرم هواپیماربایی است. این جرم گاهی صرفاً ربایش هواپیماست، اما در اینجا سلاح هم کشیده شده و اخافهالناس هم صورت گرفته است. اگر در جریان این هواپیماربایی کسی در هواپیما کشته میشد آیا میتوانستیم بگوییم که اینها صرفاً هواپیماربا هستند و باید تعزیر شوند و نباید قصاص شوند؟ گاهی یک جرم در موضوعات مختلف میتواند عناوین متعدد پیدا کند. این اتفاق یک هواپیماربایی بود که تمام ارکان آدمربایی را نیز شامل میشد. حامد افکاری مهربان نماینده حقوقی شرکت هواپیمایی ایران ایر در جایگاه قرار گرفت و گفت: کیهان جهانفخر هواپیما را در وین به زمین نشاند. زمانی یک هواپیما به یک خلبان سپرده میشود که تعهداتی را به شرکت هواپیمایی بدهد. کیهان جهانفخر نیز تعهداتی را سپرده بود. جهانفخر در نشریه انجمن دانشجویان با افتخار اعلام میکند که این کار را برای سازمان مجاهدین انجام داده است و اقرار به این موضوع کرده است. وی گفت: خلبان برابر تعهداتی که به شرکت میدهد باید یک هواپیما را به مقصد برساند و اگر این کار را انجام نداد، هواپیماربایی است. محمدی وکیل متهمان در ادامه گفت: هواپیماربایی با سرقت هواپیما متفاوت است. نماینده حقوقی شرکت هواپیمایی ایرانایر میگوید ما هواپیما را به خلبان دادهایم و این فرد هواپیما را برنگردانده است. این موضوع هواپیماربایی نیست بلکه خیانت در امانت بوده است. نماینده حقوقی شرکت هواپیمایی ایران ایر گفت: از دید ما این کار هواپیماربایی است. سپس هادی شعبانی یکی از اعضای جدا شده سازمان مجاهدین خلق در جایگاه حضور یافت و گفت: ۲۰ سال با سازمان مجاهدین همکاری میکردم و امروز به عنوان شاهد در دادگاه حاضر شدم. سال ۱۳۶۴ عضو سازمان شدم و سال ۱۳۸۳ از سازمان جدا شدم و در عملیاتهای مرصاد و چلچراغ حضور داشتم. وی گفت: سال ۶۳ ارتباطم از طریق تلفن با سازمان وصل شد و با کد رادیویی، پیامها را دریافت میکردم و آبان سال ۶۴ به پاکستان رفتم و با پاسپورت تقلبی به عراق رفتم. شعبانی در رابطه با هواپیماربایی گفت: یکی از عوامل هواپیماربایی داریوش دهقان بود. داریوش دهقان سال ۶۹ در یگان مکانیزه بود. یک سال با این فرد در یک مرکز بودم، اما هیچ وقت داریوش دهقانی در مورد هواپیماربایی صحبت نمیکرد. در سازمان هیچ فردی در مورد کارهایش صحبت نمیکرد. در مناسبات سازمان هیچ فردی به اختیار خودش و بدون دستور سازمان نمیتوانست کاری انجام دهد و هواپیماربایی هم یک اقدام سازمانی بود. این عضو جداشده سازمان گفت: در مورد انفجار حزب جمهوری اسلامی هم، سازمان نیاز به یک عملیات داشت تا خودش را نشان دهد. در سال ۱۴۰۲ و با شروع دادگاه سازمان به جنایاتی که انجام داده اقرار کرد. شعبانی ادامه داد: در حادثه هواپیماربایی، فرانسه به اعضای سازمان پناهندگی داد. داریوش دهقان در یک عملیات مرزی و به صورت مشکوک کشته شد. به این صورت که در یک عملیات در منطقهای که مینکاری شده بود، وارد شد و به وی هم گفته نشد که منطقه مینکاری شده است. پای داریوش دهقان روی مین رفت و کشته شد. اعضای دیگر سازمان هم که مخالفت خود را مطرح میکردند به صورت مشکوک کشته میشدند. وی ادامه داد: مسعود رجوی به صورت علنی میگفت که انقلاب نیاز به خون دارد و چند نفر هم بیگناه کشته شوند اشکالی ندارد. این عضو جدا شده سازمان گفت: داریوش هیچ وقت در مورد هواپیماربایی صحبت نمیکرد. زیرا هر کسی حرف میزند برایش مشکل پیش میآمد. بعد از کشته شدن داریوش در سازمان گفتند که این فرد در عملیات هواپیماربایی معاون تیم بود. شعبانی گفت: در سازمان کاری میکردند که خبرچینی کنیم به همین دلیل هیچ کسی حرف نمیزد. قاضی گفت: از سرنوشت بقیه افراد تیم هواپیماربایی خبر دارید؟ شعبانی گفت: خیر، خبر ندارم. زمانی که در ایران بودم کارها و عملیاتهای زیادی میتوانستم انجام دهم، اما سازمان به ما دستور میداد چه کاری انجام دهیم. به همین دلیل هواپیماربایی هم با دستور سازمان انجام شده است. دستورات از بالا به پایین صادر میشد. وی افزود: بزرگترین عملیات سازمان انفجار ۷ تیر ماه بود که رجوی آن را اعلام کرد. در ادامه حجتالاسلام مسعود مداح وکیل شکات پرونده گفت: نکتهای که لازم میدانم مطرح کنم این است که در همین موضوع هواپیماربایی، خلبان باید هواپیما را به مقصد وین مینشاند یا این که باید هواپیما را برمیگرداند و در تهران مینشاند؟ طبق قوانین بینالمللی و قوانین سازمان هواپیمانی مقصد هواپیما تهران بوده نه وین. این موضوع را نماینده حقوقی هواپیمایی به صورت کامل برای دادگاه توضیح خواهند داد. وی ادامه داد: زمانی که وجدانها به خواب میروند و کشورهای اروپایی به تروریستهای جنایتکار اماننامه میدهند، تروریستهای کودککشی که حتی به کودکان ۲ و ۳ ساله و حتی کودک ۱۸ ماهه رحم ندارند، یکی از جنایات سازمان این بوده است که توسط یک هسته مقاومت در شیراز اتوبوسی را منفجر میکنند و در این اتوبوس دختری ۲ ساله به نام لیلا نوربخش بوده که به شهادت میرسد. پدر و مادر این کودک شهید به عنوان شاکی در جلسه حاضر هستند و ویدئویی از شرح ماوقع در مورد انفجار اتوبوس و افرادی که در این ماجرا نقش داشتند، تهیه شده که اجازه میخواهم در دادگاه پخش شود. در ادامه ویدیویی از حادثه تروریستی اتوبوس شیراز در دهه ۶۰ در این جلسه دادگاه پخش شد. سپس وکیل شکات پرونده اظهار کرد: خواهر این کودک شهید دو ساله با نام زهرا نوربخش که جانباز این حادثه است نیز در دادگاه حاضر است. اجازه میخواهم، اولیای دم این شهید در جایگاه قرار بگیرند. پدر شهید لیلا نوربخش، از شهدای انفجار تروریستی اتوبوس شیراز در جایگاه قرار گرفت و گفت: منافقین میگویند ما این کودکان را نکشتیم و این کارها را نکردیم ما پاسدارها را کشتیم، اما میبینید که این انفجار از جنایتهای آنهاست. خانواده ما آسیبهای بسیاری از این انفجار دید، فرزند جانبازم زهرا نوربخش، ده بار مورد عمل جراحی قرار گرفت و زندگیاش مختل شد. سر او کاملا سوخته بود. ما یک آدم عادی بودیم که منافقین این جنایت را در مورد ما انجام دادند و بعد میگفتند این کار را نکردیم. روز عید غدیر سال ۶۰ این کار را انجام دادند و الان پناهنده شدند و منکر این کارها شدهاند. آیا کسی هست که جلوی کارهای اینها را بگیرد؟ گناه امثال ما چیست؟ اینها هزاران نفر را شهید کردند گناه آنها چه بود؟ منافقین میگفتند بیایید طرفدار ما بشوید و ما را تایید کنید. از جناب آقای قاضی تقاضای مجازات اعضای این سازمان را دارم. پدر شهید نوربخش در پاسخ به سوال قاضی در مورد اینکه آن روز با چند نفر سوار اتوبوس شدید بیان کرد: من به همراه اعضای خانوادهام سوار اتوبوس شدیم ولی منافقان هم در اتوبوس بودند و ما نمیدانستیم. قاضی پرسید: مبدا و مقصد اتوبوس کجا بود؟ پدر شهید نوربخش گفت: ما از ابیوردی سوار اتوبوس شدیم و میخواستیم به شاهچراغ برویم. قاضی پرسید: در مسیر سوار شدید یا ترمینال؟ پدر شهید لیلا نوربخش گفت: در مسیر سوار شدیم و اتوبوس خط واحد بود. در فلکه نمازی این اتفاق افتاد. قاضی پرسید: اتوبوس پر بود؟ پدر شهید پاسخ داد: بله. چهار خانم در اتوبوس نشسته بودند. به فلکه نمازی که رسیدیم یکی از آن خانمها گفت اتوبوس را نگه دارید، در ماشین بمب گذاشتهاند، اما دروغ میگفتند. وقتی همه مسافران هجوم آوردند به در جلوی اتوبوس که پیاده شوند، فقط آن چهار نفر از در عقب پیاده شدند. من در حالی که دخترم زهرا در بغلم بود به آن چهار نفر نگاه میکردم و دیدم که یک پلاستیکی درآوردند و پرت کردند وسط اتوبوس و بعد یک کبریت را آتش زدند و به داخل انداختند. سه نفر از آنها سوار یک پیکانی شدند و رفتند، اما یکی از آنها منتظر ماند تا ببیند چه اتفاقی میافتد و انفجار چند نفر کشته میدهد و حتی چندبار با مادرش در مدت چندماهی که دخترم زهرا در بیمارستان نمازی بستری بود میآمد ملاقات که این خانم بعدها خودش را معرفی میکند و اقرار میکند که انفجار کار او بوده است. در حال تکمیل…